1710319058124

اجازه بدهید چارلز داروین به شما درس موفقیت و ثروت بدهد! چرا باید تکامل را بخوانیم؟

در این جامعه هر کسی که به فکر در آوردن پول بیشتر و موفقیت باشد احتمالا به سراغ کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید خواهد رفت و یا احتمالا کتاب راز را مطالعه خواهد کرد تا بتواند در زندگی به اهداف خودش برسد. البته که هیچ چیز منفی در مورد این دو کتاب وجود ندارد و باید حتما توسط شما مطالعه شوند. ولی من امروز می خواهم داخل این پست یک دیدگاه متفاوت را نسبت به موفقیت و اصولا پیشرفت اشخاص و کشور ها بیان کنم و دیدگاه هایی را مطرح کنم که مطمئن هستم کمتر جایی شنیده اید و خوانده اید. دیدگاه هایی از جنس متفاوت که البته به شما کمک خواهند کرد و مسیر رسیدن به یک زندگی پر بار و پر از ثروت و موفقیت و شادی را به شما نشان خواهند داد.

کتاب منشا انواع از چارلز داروین یا the origin of species مدت ها بود که در لیست مطالعه ام بود و می خواستم آن را بخوانم. اخیرا پس از به پایان رساندن کتاب ثروت ملل the wealth of nation نوشته آدام اسمیت به سراغ این کتاب آمده ام و در حال مطالعه آن هستم. اگرچه کتاب منشا انواع پر هست از اطلاعات زیست شناسی و تکاملی بعضا قدیمی مثل تفاوت انواع کبوترها و بحث در مورد نژاد حیوانات ولی نکته بسیار اساسی ای داخل آن هست که درکِ آن یک امر بسیار مهم و ضروری در زندگی من و شماست.

موقعی که به کتابفروشی رفتم تا کتاب ثروت ملل را بخرم کتابفروش به من گفت که کسی سراغ این کتاب ها نمی آید! آن لحظه بود که چیزی در ذهنم زنگ خورد و به این نتیجه رسیدم که برای رسیدن به نتایجی که دیگران به آن نرسیده اند باید سراغ منابعی بروی که دیگران سراغِ آن نرفته اند! پس اگر مطالب این پست هم کمی عجیب و ناآشنا برای شما نمود پیدا می کند از شما می خواهم که تعجب نکنید و با من مسیر را ادامه بدهید و ببینید که چقدر در پایان به شما کمک خواهد کرد.

قبول دارم عجیب و غریب است که برای رسیدن به موفقیت در زندگی برویم و کتاب منشا انواع را بخوانیم؛ ولی این چیزی است که کمتر کسی سراغِ آن می رود! بنابراین اگر به سراغ این اطلاعات بیایید نتایجی به شما می دهد که کمتر کسی به آن رسیده است.

امروز می خواهم در مورد یک اصل ساده و نیرویی برای شما بنویسم که کل جهان را به پیش می برد و این نیرو هم نیروی تکامل است! خیلی ساده اگر بخواهیم به آن نگاه کنیم می توانیم به نیروی تکامل به عنوان یک مدیری نگاه کنیم که همیشه از کارمندان خودش انتظار بهبود و رشد دارد. از کارمند هایی که رشد می کنند و کارهای خودشان را بهتر انجام می دهند با افزایش حقوق و در اختیار گذاشتن امکانات و پول بیشتر حمایت می کند و البته کارمند هایی که کار خودشان را درست انجام نمی دهند و خودشان را با مسیر در حال رشد شرکت هماهنگ نمی کنند اخراج می کند!

این همان دست طبیعیِ انتخاب است که چارلز داروین در کتاب خودش به آن اشاره می کند. این نیروی طبیعی و بسیار قدرتمند همیشه از ما انتظار دارد در جایگاهی که هستیم هر روز خودمان را بهبود بدهیم و کارهایمان را بهتر و عالی تر انجام بدهیم. این نیرو از ما انتظار بهبود و کامل تر شدن دارد. بخاطر همین به آن نیروی تکامل می گوییم!

این نیرو از ما انتظار دارد که هر روز خودمان را بهبود و تغییر بدهیم و به سمت بهتر شدن حرکت بکنیم و اگر این کار را انجام ندهیم دقیقا به مانند مدیری که کارمندان بد خودش را حذف می کند مارا نیز حذف خواهد کرد. کسی باید بماند که هر روز بهتر می شود.

در واقع می شود گفت که این نیروی تکامل به مانند یک فیلتر عمل می کند و فقط گونه ها و ارگانیزم های زنده ای که به دنبال رشد، بهتر شدن، کامل تر شدن و بالاتر رفتن از جایگاه فعلی خودشان هستند را حفظ و مراقبت می کند و آن هایی که نمی خواهند رشد کنند را حذف می کند. می دانم در ابتدا بی رحمانه به نظر می رسد ولی این نیرو یک سیستم است و احساسی در آن نیست که بخواهید با تحریک و احساساتی کردن آن شمارا استثنا کند!

معنای این گفته ها در زندگی روزمره چیست؟

معنا این است که اگر ما به عنوان یک شخصیت و البته کشور ما به عنوانِ یک کل، بخواهد از مرحله فعلی عبور کند و حمایت جهان را داشته باشد و در یک کلام به ثروت بیشتر و موفقیت بیشتر برسد تنها راه حلش در این است که خودمان را بهبود بدهیم؛ از عادت های قدیمی دست بکشیم و اگر بخواهم خیلی ساده بگویم بهتر و کامل تر بشویم!

اگر شما موفقیت را به معنای داشتن پول بیشتر، رشد در شغل خودتان یا رسیدن به اهدافتان می دانید باید متوجه این نکته بشوید تمامِ این ها منوط به این است که بتوانید رشد کنید و کامل تر بشوید و آن وقت هست که قوی ترین نیروی حاکم بر دنیا یعنی همین نیروی تکامل شمارا رشد می دهد و به طرق مختلف از شما حمایت می کند و امکانات و ابزار های خودش را در اختیار شما قرار می دهد. پول بیشتری به شما می دهد. اعتبار و شهرت بیشتری به شما می دهد. همه اش به یک شرط و آن هم این است که به فکر بهبود روزانه خودتان باشید!

حالا بگزارید رو راست باشیم. چند بار تا حالا دعا کرده اید تا به چیز هایی که می خواهید برسید و هیچ اتفاقی در زندگیتان رخ نداده؟ من نمی خواهم منکر دعا کردن بشوم و اعمال مذهبی را ارزشمند و مایه آرامش روح می دانم و البته خودم هم از دعا استفاده می کنم . ولی می خواهم یک دید خیلی عمیق تر نسبت به ساز و کار طبیعت به شما بدهم که حداقل در مسئله رشد و پیشرفت ما نمی توانیم صرفا به خواستن تکیه بکنیم و باید با این نیرو هماهنگ بشویم.

نیرویِ غیر قابل شکستی که بر کل جهان حکمفرمایی می کند همان نیروی تکامل و انتخاب است که مرتبا از ما انتظار دارد بهتر بشویم و رشد بکنیم. توانایی های خودمان را رشد بدهیم و اگر این کار را بکنیم به عنوان یک فرد و کشور از ما محافظت می کند و مارا ثروتمند تر و موفق تر می کند. ولی اگر در مقابل تغییر مقاومت بورزیم این نیرو همانطور که گفتم شروع به از بین بردن ما می کند.

حالا سوالی که مطرح می شود این است که

اگر پیش فرض ما وجود یک نیروی قوی در جهان است که از همه ارگانیزم های زنده انتظار بهبود و پیشرفت دارد و از ارگانیزم هایی که پیشرفت و تغییر می کنند حمایت می کند باید چه کارهایی در زندگی روزمره خودمان انجام بدهیم تا با این نیرو هماهنگ بشویم؟

و پاسخ بر می گردد به اینکه شما باید یک فلسفه شخصی برای رشد خودتان اتخاذ بکنید. دقیقا همان کاری که می خواهم در این وب سایت انجام بدهیم. بگزارید با یک مثال بحث را پیش ببریم.

فرض کنیم شما یک معلم هستید و یک روش تدریس را برای دو یا سه سال گذشته دارید اجرا می کنید و این روش تدریس خیلی مورد استقبال واقع شده است و همه از شما تقدیر می کنند که چقدر معلم با سوادی هستید و اتفاقا این نوع تدریس و سواد شما ثروت زیادی هم برای شما به وجود آورده است.

ولی قانون طبیعی تکامل می گوید شما به عنوان یک معلم حتی اگر در موقعیت فعلی خودتان، اگر به بهبود مهارت خودتان و افزایش عمقِ دانش خودتان اهتمام نورزید به زودی آن موفقیت و ثروتی که داشتید کم رنگ تر خواهد شد!

بنابراین به عنوان یک معلم یا می توانید به عمیق تر کردن دانش خودتان به صورت روزانه ادامه بدهید و توانایی های خودتان مثل سخن گفتن و ارتباط گرفتن با دیگران را بهبود ببخشید و بالاتر بروید یا اینکه می توانید هیچ بهبودی انجام ندهید و این نیروی تکامل به مرور زمان موفقیت شمارا کم رنگ تر خواهد کرد! و همه چیز از دست خواهد رفت!

دقیقا مثل یک محصول مثلا از شرکت اپل که هر سال بهبود پیدا می کند و اگر بهبود پیدا نکند از بین خواهد رفت شما هم اگر به بهبود خودتان ادامه بدهید پیشرفت خواهید کرد و اگر به بهبود ادامه ندهید از بین خواهید رفت ( برای مثال شرکت نوکیا که زمانی غول صنعت موبایل بود ولی بخاطر عدم بهبود محصولات خودش از بازار خارج شد یا شرکت بلک بری )

این قانون می گوید هر ارگانیزم زنده ای که به بهبود خودش علاقه ای نداشته باشد از بین می رود و البته هر ارگانیزمی که به سمت راه های کامل تری از بودن و کار کردن می رود حمایت خواهد شد.

و این راز موفقیت و ثروتی است که تقریبا در هیچ کتاب موفقیتی به آن اشاره نشده است. بسیاری از کتاب های موفقیت روی تفکر مثبت تاکید می کنند ولی من کمتر کتابی را دیده ام که در مورد این نیرو صحبت کند و چنین دیدگاهی نسبت به کلا زندگی داشته باشد.

تمامی ما تحت کنترل کامل این نیرو هستیم تا رشد کنیم و ما دو راه پیش رو داریم یا رشد می کنیم و یا از بین می رویم. البته جای ترسی نیست!

زیرا ما می توانیم با بهبود روزانه خودمان و تلاش برای رفتن فراتر از موقعیت فعلی خودمان و بیشتر یاد گرفتن و بهتر شدن لذتِ نهایی یعنی موفقیت در زندگی را بچشیم.

من فکر می کنم به عنوان یک کشور نیز ما در آستانه یک تغییر اساسی هستیم و این تغییر با خودش موقعیت های زیادی را هم به وجود می آورد. مسائلی که کشور ما با آن رو به روست مثل تورم، مشکل کم آبی یا اختلافات و تنش های داخل و بیرون از کشور همه فقط و فقط یک راه حل دارد و آن هم این است که شروع کنیم به بهبود دادن خودمان! و البته قبلا هم گفته ام که کلید این مسئله دست یک شخصِ خاص نیست. کلید این مسئله دست همه ماست.

همه ما کشور را می سازیم و همه ما بازار را می سازیم. تصور کنید هر روز حداقل درصد قابل توجهی از مردم به دنبال رعایت کردن این قانون باشند. می دانید تغییر آن چقدر عظیم خواهد بود؟

در پست های بعدی تلاش خواهم کرد تا عمیق تر در مورد این فلسفه رشد شخصی با شما صحبت کنم. تنها نکته ای که فعلا از آن مطمئن هستم این است که تا موقعی که از این قانون پیروی می کنیم خوشبخت و شاد و ثروتمند هستیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *