تا حالا به مدیریت زمان فکر کرده اید؟ می دانم که خیلی عبارت فانتزی ای به نظر می رسد و شاید فکر کنید که مدیریت زمان چه کمکی می تواند به موفق تر شدن من بکند؟ با من در این مقاله همراه باشید تا به شما نشان بدهم که اولا چرا مدیریت زمان یکی از مهم ترین مسائلی است که برای بهره وری و موفقیت باید بلد باشید و سپس قوی ترین تکنیک های مدیریت زمان را به شما آموزش بدهم که اگر به سادگی از آن استفاده کنید روز شما بسیار موثر تر و مفید تر خواهد بود و خیلی سریع تر به اهدافتان خواهید رسید.
همه ما میزان محدودی از زمان را در اختیار داریم. بنابراین زمان مثل یک نوع کامودیتی ( کالای قابل معامله است ) که هر کدام از ما در روز 24 ساعت از آن را در اختیار داریم. ولی تا حالا از خودتان سوال پرسیده اید که چرا افراد با اینکه همگی یک میزان مشخصی در روز زمان دارند؛ در پایان نتایج بسیار متفاوتی می گیرند؟
منظورم این است که موفق ترین و شکست خورده ترین آدم دنیا هر روز 24 ساعت فرصت دارند و قاعدتا فرد موفقی مثل ایلان ماسک در روز 48 ساعت وقت ندارد که بتواند کار بیشتری انجام بدهد. پس اگر میزان زمانی که ما در اختیار داریم مساوی است آن فاکتور تعیین کننده که باعث اختلاف نتایج می شود چیست؟
جواب در این جمله خلاصه می شود.
مهم ساعاتی نیست که کار می کنید. مهم این است که در آن ساعات چکار می کنید!
بله درست شنیدید! اولا میزان ساعاتی که شما کار می کنید مهم نیست؛ بلکه کیفیت و کارایی شما مهم است. بهره وری شما مهم است. به زبان ساده اینکه واقعا در آن ساعات چه کار می کنید در نهایت موفقیت یا شکست شمارا تعیین می کند.
اگر من هر روز 12 ساعت کار غیر مفید انجام بدهم و دوست من فقط 2 ساعت مفید کار کند قطعا من نمی توانم ادعا کنم که من از او بهتر عمل کرده ام چون 12 ساعت کار کرده ام! بنابراین باید به صورت مرتب دنبال راه هایی باشیم که کیفیت کار کردن خودمان را بالاتر ببریم و در این زمینه به نظر من ما باید در حین کار کردن فقط کار کنیم و در حین تفریح کردن فقط تفریح کنیم! به قول آمریکایی ها work hard play hard.
مسئله دوم و مهم در مدیریت زمان تنظیم اولویت هاست که از داشتن هدف در زندگی می آید.
اگر من صبح زود از خواب بیدار شوم و ندانم که مهم ترین هدف های یک سال آینده من و دو سال آینده من چه هستند؛ از کجا می دانم که امروز باید چکار کنم؟ قطعا اولویت های نا مشخصی خواهم داشت و در پایان روز صرفا روزم را به پایان رسانده ام ولی از آن درست استفاده نکرده ام. من به خاطر نشناختن اولویت هایم روزم را به خوبی مدیریت نکرده ام.
بخاطر همین تاکید می کنم که باید اهدافی داشته باشیم یک ساله یا چند ساله و سپس هر روز از خودمان سوال بپرسیم که من امروز برای رسیدن به این هدفم چکار می توانم انجام بدهم؟ بدینوسیله روز بسیار موثر تری خواهیم داشت نسبت به موقعی که صرفا بیدار شویم و ببینیم که چه می شود!
پس کل این مقاله را در دو تا نکته کلیدی خلاصه می کنیم.
1- یاد بگیریم که کارهایمان را موثر تر انجام بدهیم و صرفا نگران میزان ساعات کار کردن خودمان نباشیم، بلکه کیفیت و کارایی آن کارهارا اولویت خودمان بکنیم.
2- اولویت های خودمان را تعیین کنیم و هر روز کارهایی را انجام بدهیم که بر اساس اهداف یک یا دوساله خودمان است.
با رعایت کردن این دو تکنیک شما یک روز بسیار پر بار تر خواهید داشت و بهره وری شما بارها بیشتر خواهد شد. شما روز خودتان را برای رسیدن به مهم ترین اهدافتان طراحی خواهید کرد و خواهید دید که چقدر سریع در حال حرکت به سمت اهدافتان هستید.
